سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که آرزو را دراز کرد ، کردار را نابساز کرد . [نهج البلاغه]

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک ...

Powerd by: Parsiblog ® team.
جفنگیات(یکشنبه 88 بهمن 25 ساعت 1:26 عصر )


همیشه برای آدمهایی زندگی میکنیم که هیچ علاقه ای بما ندارند ؛
بخاطر خودشون می آیند و بخاطر
خودشون میروند

بی بهونه .. پاکت کردم انقدر راحت...

به همون راحتی که هر چی دلت خواست گفتی و گفتی و من خندیدم /میدونستم یه روزی به اینجا میرسی ...
بچه جون ؛؛؛ عشق ؛ که بچه بازی نبود ... عشق که هرزگی نبود ... که مثل علف قد بکشه هر جا به نفعت نبود حرسش کنی ...

یه روزی تو اون شُل کن سفت کُنای رفتارت بهت گفتم که :
بمون با همه ی بزرگی که از تو تو دلم هست   ؛ بذار اون چیزایی که از تو برام مونده دست نخورده باقی بمونه و خراب تر از این نشه .. بمون با همه ی اونایی که یه جورایی یه آدم دروغگو رو قبول دارن ... شایدم واسه اونا خیلی روراستی ... والبته شاید ..................

...

من که گفتم تو همه چیز زود دلتو میزنه ... زود بازی رو واگذار میکنی به یکی دیگه ... دست خودت نیست سختته مثه آدم زندگی کردن .. مثه همه ی آدما عاشقی کردن ... من اما ایندفه درست و درمون عاشق میشم .. شاید شدم .. شاید بودم .. من هرگز تو رو سرگرمی ندیدم و همین اشتباهم بود... اشتباهم این بود که دست خورده ی کسای دیگه رو جمع و جور کردم و جدی گرفتمش ... بمون تو حسرتم .. یه دنیایی دنبال من بودن .. من پی تو .. اقرار میکنم تو انتخابم اشتباه کردم .................

نه که حالم خوب باشه ها؟نه ... اما حداقل تکلیفم با خودم و خیلی ها روشن شده ..مرسی از اینکه فهموندی به من که عاشقی کشکه ...  

ببخش انقدر الفاظ مسخره ت توهین آمیز بود که نتونستم جلو دهنمو بگیرم شدم لنگه ی خودت  من کل کل هامونمو دوست داشتم ..بگذرد این روزگار تلخ تر از زهرتقصیر این ذلیل نشده بود  که گیر داد ببخشمت ... از نظر تو عادت بود نه؟و از نظر من عشق؟!

نه عزیزم از نظر من هرزگی بود  یه  جورائی خودت ثابت کردی پس حق دارن اینجوریا نیگات کنن ؛‌

یادت باشه که خودت گفتی .و از نظر تو عشقی وجود نداره ... داشتی به این فکر میکردی که گه کاری هات بیشتر از این خودشو نشون نده ... در پی بهانه ای بودی تا منو از سرت وا کنی بری با اون آشغال سر کاری که خودتم میدونی یه روز عین آشغال ساعت نُه میذارتت دم در ... نگو که کسی نیست و نبود که باورم نمیشه دیگه ...هر جور راحتی ... ما اینجوری راحتیم ...

بگذریم  بسه دیگه ...خوشم نمیاد قلمم تر و تر واسه تو بنویسه که ارزش فکر کردنم دیگه نداری

...عین یه نون سنگک بیات که  تو گلوی آدم گیر میکنه و عُقت میگیره یا میخواد خفه ات کنه ...

باید استفراغش کرد دیگه ...

هیهات چقده دلمو به رو راست بودنت خوش کرده بودم به خیالم که اینا همه اش راسته و راست میگی و مظلوم واقع شدی .....بَعدَ َناش هرچی فکر کردم دیدم همونه که دیگرون بهش میگن عشق و حال و یا که میگنش ه ر ز ه گ ی ... باخودش ؛ یارو فکر میکنه یه جورائی سرشو گول میمالم و یه دقایقی حالمو میبرم و بعدش چارتا بهونه میارم و ...رفت تا یکی دوسال بعد و یا یه تیپ دیگه و دمی دیگه ... آره ؟ اینجوریاس ؟؟؟؟؟

 بدبخت مستر میم که همون اولش حرفشو روراست زد و رفت قاطی ِ قوطی حلبیای دیگه و خلاص ... دیگه اینقده دروغ و جفنگ  نبافت به هم .......


» صاحبدل
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
اینجا زمین است
نکته 4
نکته 3
نکته 2
نکته 1
لحظه های خاموش
جواب ایمیل و ...
این نیز بگذرد
دو خط ...
کیسه کوچک چای
[عناوین آرشیوشده]
 RSS 
 Atom 

بازدیدهای امروز: 65  بازدید
بازدیدهای دیروز: 26  بازدید
مجموع بازدیدها: 713933  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک ...
صاحبدل
این یادداشتها بر پیشانی وبلاگیست که حکم دفتر خاطرات داره ، بیش از هر چیز دیگر پاسخیست به نیاز درونی و فرسایندگی زمان که وادارم میکند در هر شرایط و برغم شدائد و مصایبی که بر من رفته ؛؛؛ و می‌رود تا شاید توجیهی برای عاشق ماندن باشد. این‌که فراز و نشیب‌های زندگی بارها غریب‌تر از گمان منست ، پیچ و خمش ‌ گاه چنان زیاد می‌شود که نقطه‌ی آغاز را از خاطرم می‌برد.
» پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
عاشق آسمونی
ناصر ناصری
علی علی اکبری
اسماعیل داستانی بنیسی
xXxXxXx از اون عکسها میخوای بیا اینجا xXxXxXx
.: شهر عشق :.
علی
آخوندها از مریخ نیامده اند
مدیر
شبر (تکبیر)
گروه اینترنتی جرقه ایرانی
نفحات
عباس حسنی
صل الله علی الباکین علی الحسین
مذهب عشق
سیّد
نازی
همسفر عشق
دهاتی
آبدارچی
نافذ
آریایی

دنیا
خاطرات باورنکردنی یک حاج آقا
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
حاج اقای مهربون زمانه (جلیلی)
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
ابلیس( قدرت شیطان )
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی

شهادت ( برادر گرامیم)
خاطرات خاشعات
هانیبال
دنیا به روایت یوسف
ریتا رحمانی (بازی بزرگان )
لئون
کوثر
دریچه ای به سوی ملکوت
سایه صبور
صفیر صبح
عطش
کلبه احزان
تجارت اینترنتی
گفتگوهای من و مسیحیان
نازنین
قلب سرد
جادوگر
عکاسباشی - صادق سمیعی
چشمه های مقدس
آیتکین
شادمانه (دریا)
بهروز شیخ رودی
خادم الامام عج
مجتبی
پریسا
یادگاری - صادق سمیعی
سرمه
صادق
پریسا
قهرمانی
کاچی به از هیچی - صادق سمیعی

یکی از این 6 میلیون
شراب ادیبان = محمد رئیسی پور
غریب آشنا
چاغنامه
کوچه گرد
مرزبان سایبری
» لوگوی دوستان من «





































» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «
 
خطاطی نستعلیق آنلاین